تازه خوش‌شانسم که معیارم از کیفیت خودم را خانه‌ی مرتب و دست‌پخت خوشمزه و شیرینی‌های خوشگل و دلبر و ... نمی‌دانم، نه اینکه نخواسته باشم یا مخالف این نگاه جنسیتی باشم! من را چه به این افاضات...!  کلا سرجمع ۱۰-۱۲ تا غذای آسون و سخت بلدم که از این بین چندتایی که مواد اولیه سختی دارند یا زیادی پخش انرژی در آشپزخانه را منجر می‌شوند و آنتروپی را  خارج از توان من افزایش می‌دهند، حذف شده‌اند و با ۷-۸ نوع غذا برنامه غذایی هفتگی را می‌بندم.

به قانون دوم ترمودینامیک هم که نگاه کنی همین را می‌گوید، مثلا؛ مولکول‌های گاز داخل بادکنک تمایل دارند به بیرون پخش شوند و از انباشتگی انرژی در آنها کم شود، این تمایل به پخشیدگی در خانه‌ هم به‌شدت دیده می‌شود و آمار هم به ما می‌گوید، تعداد حالت‌های بی‌نظمی در یک سیستم(=خانه) بسیار بیشتر از منظم بودن آن است.(به نظرت این اثبات علمی تسلی‌بخشی نیست؟؟!)

بنابراین  آنتروپی را باور می‌کنم و  برای حفظ تعادل بین انرژی بخش شده و انباشته شده در سیستم راه‌حل‌هایی را در نظر می‌گیرم تا محدودیت‌هایی در افزایش آنتروپی اعمال کنم، مثل؛ نظافت۲۰ دقیقه‌ای قبل خواب، محدود کردن ظروف دم دستی، بهینه کردن مراحل آشپزی و...

اما باز هم با اینکه در آشپزخانه کلی پادکست و کتاب صوتی می‌بلعم احساس وقت تلف کردن در انجام این کارها ولم نمی‌کند، بله درست حدس زدی انگار این کارها مانع اتم شکافتن من ! می‌شود و نیاز به راه‌حل‌های تکمیلی دارم...

این هفته به روزهای هفته هویت بخشیدم تا خیالم راحت باشد که تقریبا حواسم به همه‌شان هست ...

 یکشنبه‌های کتاب، ...چهارشنبه‌های مدرسه‌ای... پنج‌شنبه‌های نظافتی

تا که قبول افتد و که در نظر آید

 

 

پی‌نوشت: نظرت در مورد آنتروپی جوجه‌ها چیه اگه قفس نبود؟!!